مدتها بعد از عروسی فهمیدم شوهرم دو قطبیه. نمیدونم باهاش ادامه بدم یا نه؟
ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 30 ساله )
سلام
سال نوتون مبارک
من سه ساله ازدواج کردم.مدتها بعدعروسی فهمیدم شوهرم دوقطبیه.یکبار خودکشی و یکبار قصدکشتن من راکرد اما بخیرگذشت.دوبار کتک کاری.الان دیگه کتک نمیزنه اما مدام دعوا میکنه و حرفهاش خیلی آزاردهندس .من خیلی زیاد درمورد بیماری دوقطبی مطالعه کردم اما نمیدونم باهاش ادامه بدم یا نه.هیچ امیدی بهش ندارم ولی با دیدن مسایل جامعمون فکرمیکنم یه سایه بالا سرم باشه و بهش اهمیت ندم اما حالم ازدستش خیلی بده حرفاش بسیار آزاردهندس مدام خانوادش وخودش راسرکوفت میزنه بهم و واقعا درمونده شدم ونمیدونم چکارکنم.آیا بیماری دوقطبی درجه داره ممکنه درجه کم باشه و بشه باهاش زندگی کرد؟
مشاور (علی محمد صالحی)
با عرض سلام و آرزوی سالی سرشار از موفقیت و نشاط برای شما.
همانطور که مطلعید در اختلال دو قطبی برخی مواقع فرد دچار افسردگی می شود و انرژی برای چیزی ندارد و برخی مواقع دچار دوره ای به اصطلاح "مانیا" می شود و انرژی مضاعف و بیش از حدی دارد. و اینکه این اختلال، معمولا قابل درمان نیست و فقط توسط دارو (به شرط استفاده پیوسته از دارو) می تواند تحت کنترل باشد و در زندگی با فرد مبتلا به اختلال دوقطبی، شما باید فداکاری های زیادی انجام دهید چرا که یکی از عوامل تحت کنترل بودن این بیماری وجود شبکه حمایتی خانوادگی می باشد. و تنها راه برخورد با این افراد علاوه بر مدارا کردن با آنها این است که، با رفتار و حرکاتمان خشم و عصبانیتشان را تحریک نکنیم. و در مواقع بروز تنشهای عصبی خودمان هم عنان از کف ندهیم و بعد از تمام قال و قیلهایشان به آرامی و مهربانی با آنها برخورد کنیم. سخت است اما به نفع خودمان هم هست. چراکه اگر به اصطلاح زیاد سربه سرشان بگذاریم بیشتر دچار تنشهای عصبی میشوند و شرایط بدتر و بدتر شوند. و برای جلوگیری از پیشرفت حالت افسردگی – شیدایی، در اغلب موارد درمان دارویی نیاز است. هدف درمان تثبیت خلق و درمان دوره های افسردگی و شیدایی است.
اختلال دوقطبی را به انواع ۱) اختلال دوقطبی نوع یک، ۲) اختلال دوقطبی نوع دو و ۳) اختلال خلق ادواری (سایکلوتایمیک) تقسیم میکنند. بیشترین آشفتگی خُلقی که در افراد مبتلا به هر یک از این انواع سه-گانه بروز میکند، از نوع دورههای افسردگی است. به عبارت دیگر، آنها بیشتر در وضعیت افسردگی هستند تا در حالت (نیمه)شیدایی، و بیشتر در وضعیت افسرده به پزشک مراجعه میکنند. اما آنچه این سه نوع را از هم متمایز میکند به این شرح است :
الف- اگر فرد دستکم یک دوره شیدایی را تجربه کرده باشد، دچار اختلال دوقطبی نوع یک است.
ب- اگر فرد به جز دوره یا دورههای افسردگی شدید (با نام علمی «ماژور» یا «اساسی»)، دستکم یک دوره نیمهشیدایی را تجربه کرده باشد (و نه هرگز دوره شیدایی)، مبتلا به اختلال دوقطبی نوع دو است.
ج- اگر فرد به مدت طولانی (بیش از دو سال)، در بیشتر اوقات در دورههای افسردگی خفیف و نیمهشیدایی (که گاه و بیگاه به هم تبدیل میشوند) باشد، دچار اختلال خلق ادواری است.
البته شکل یا اشکال خفیف تری از اختلال دوقطبی نیز تعریف شده که هنوز مورد اجماع صاحبنظران نیست.
اما راجب مسئله شما که آیا زندگی مشترک رو ادامه بدید یا خیر؟ باید خدمت شما بگم که این یک تعارضی هست که خود شما میبایست تصمیم بگیرید که ادامه بدید یا خیر، و یک راهکاری که هنگام تردید در تصمیم گیری وجود دارد اینه که تمام راههایی که برای شما وجود داره رو، روی کاغذ در کنار هم به صورت افقی بنویسید، مثالا یکی اینکه به زندگی مشترک ادامه بدید، راه دوم مثالا جدا نشید ولی به صورت جداگانه زندگی کنید، راه سوم اینکه جدا بشید، سپس با بررسی، مطالعه، مشورت با دیگران و ...، منافعی که هر راه دارد را زیر آن بنویسید، مثالا زیر راه اول مینویسید، یک. سایه شوهر بالای سرم هست، فایده دوم. از عواقب و پیامدهای جدایی در امان خواهم بود، و...، و به همین ترتیب زیر راه دوم مینویسید: از حرفهای نامناسب شوهرم رو نمیشنوم، و ...، و به همین صورت تمام منافعی که هر راه دارد را به صورت دقیق و جزئی مینویسید، و بعد از اتمام، به هر گزینه با توجه به اهمیتی که برای شما دارد امتیاز میدهید، مثلا برای شما، اینکه سایه شوهر بالای سرتون باشه اهمیت زیادی داره، به فایده اول از یک تا صد، امتیاز بالایی مثالا 80 میدهید، و به همین صورت هر گزینه ای که برای شما اهمیت کمتری دارد امتیاز کمتری میدهید، و در پایان هر راهی که امتیاز بیشتری آورده، همون انتخاب شما میشود، مثالا میبینید راه «ادامه زندگی مشترک» امتیاز بیشتری آورده همون میشه راه انتخابی شما یا «جدایی از همسر» امتیاز بالاتری آورده این راه میشه انتخاب شما.
و اگر خواستید به صورت دقیق تر راه انتخابی شما مشخص بشه میتونید معایب هر راه هم زیر همون راه بنویسید مثالا زیر راه اول، مینویسید احتمال آسیب دیدن بخاطر زندگی با یک فرد دو قطبی، و معایب دیگه که با بررسی و ... به اون میرسید، زیر راه دوم مینویسید احتمال بدتر شدن حال شوهرم و مشکلات بیشتر برای خودم، و به همین ترتیب عیب های راه های دیگه، و بعد از اتمام همه عیب ها، به هر عیب با توجه به اهمیتی که برای شما دارد امتیاز میدهید و سپس همه آنها را با هم جمع میکنید تا ببینید هر راه چقدر امتیاز منفی گرفته و سپس امتیاز مثبت و منفی هر راه رو با هم مقایسه میکنید تا ببینید هر راه، در نهایت چقدر امتیاز میگیرد، مثالا راه اول 700 امتیاز مثبت و 350 امتیاز منفی گرفته، نتیجه میشه 350 امتیاز، راه دوم 550 امتیاز مثبت و 300 امتیاز منفی، یعنی در نهایت 250 امیتاز میماند و به همین صورت در نهایت هر راهی که امتیاز بالاتری برایش باقی ماند همون راه انتخابی شما میشود، که اگر به اندازه کافی در بررسی هر راه دقت کافی و جستجو کرده باشید و اطلاعات کاملتری به دست آورده باشید، در آینده نسبت به تصمیمی که با این روش گرفتید پشیمانی نخواهید داشت.
و صِرف اینکه من به شما بگم ادامه بدید یا جدا بشید، کمکی به شما نخواهد کرد چون هیچکس به اندازه خود شما از شرایط شما آگاه و مطلع نیست بنابراین خود شما با بررسی و دقت، باید راه مناسب خودتون رو انتخاب کنید.
موفق و شاد و پیروز باشید.
بیشتر بخوانید:
همانطور که مطلعید در اختلال دو قطبی برخی مواقع فرد دچار افسردگی می شود و انرژی برای چیزی ندارد و برخی مواقع دچار دوره ای به اصطلاح "مانیا" می شود و انرژی مضاعف و بیش از حدی دارد. و اینکه این اختلال، معمولا قابل درمان نیست و فقط توسط دارو (به شرط استفاده پیوسته از دارو) می تواند تحت کنترل باشد و در زندگی با فرد مبتلا به اختلال دوقطبی، شما باید فداکاری های زیادی انجام دهید چرا که یکی از عوامل تحت کنترل بودن این بیماری وجود شبکه حمایتی خانوادگی می باشد. و تنها راه برخورد با این افراد علاوه بر مدارا کردن با آنها این است که، با رفتار و حرکاتمان خشم و عصبانیتشان را تحریک نکنیم. و در مواقع بروز تنشهای عصبی خودمان هم عنان از کف ندهیم و بعد از تمام قال و قیلهایشان به آرامی و مهربانی با آنها برخورد کنیم. سخت است اما به نفع خودمان هم هست. چراکه اگر به اصطلاح زیاد سربه سرشان بگذاریم بیشتر دچار تنشهای عصبی میشوند و شرایط بدتر و بدتر شوند. و برای جلوگیری از پیشرفت حالت افسردگی – شیدایی، در اغلب موارد درمان دارویی نیاز است. هدف درمان تثبیت خلق و درمان دوره های افسردگی و شیدایی است.
اختلال دوقطبی را به انواع ۱) اختلال دوقطبی نوع یک، ۲) اختلال دوقطبی نوع دو و ۳) اختلال خلق ادواری (سایکلوتایمیک) تقسیم میکنند. بیشترین آشفتگی خُلقی که در افراد مبتلا به هر یک از این انواع سه-گانه بروز میکند، از نوع دورههای افسردگی است. به عبارت دیگر، آنها بیشتر در وضعیت افسردگی هستند تا در حالت (نیمه)شیدایی، و بیشتر در وضعیت افسرده به پزشک مراجعه میکنند. اما آنچه این سه نوع را از هم متمایز میکند به این شرح است :
الف- اگر فرد دستکم یک دوره شیدایی را تجربه کرده باشد، دچار اختلال دوقطبی نوع یک است.
ب- اگر فرد به جز دوره یا دورههای افسردگی شدید (با نام علمی «ماژور» یا «اساسی»)، دستکم یک دوره نیمهشیدایی را تجربه کرده باشد (و نه هرگز دوره شیدایی)، مبتلا به اختلال دوقطبی نوع دو است.
ج- اگر فرد به مدت طولانی (بیش از دو سال)، در بیشتر اوقات در دورههای افسردگی خفیف و نیمهشیدایی (که گاه و بیگاه به هم تبدیل میشوند) باشد، دچار اختلال خلق ادواری است.
البته شکل یا اشکال خفیف تری از اختلال دوقطبی نیز تعریف شده که هنوز مورد اجماع صاحبنظران نیست.
اما راجب مسئله شما که آیا زندگی مشترک رو ادامه بدید یا خیر؟ باید خدمت شما بگم که این یک تعارضی هست که خود شما میبایست تصمیم بگیرید که ادامه بدید یا خیر، و یک راهکاری که هنگام تردید در تصمیم گیری وجود دارد اینه که تمام راههایی که برای شما وجود داره رو، روی کاغذ در کنار هم به صورت افقی بنویسید، مثالا یکی اینکه به زندگی مشترک ادامه بدید، راه دوم مثالا جدا نشید ولی به صورت جداگانه زندگی کنید، راه سوم اینکه جدا بشید، سپس با بررسی، مطالعه، مشورت با دیگران و ...، منافعی که هر راه دارد را زیر آن بنویسید، مثالا زیر راه اول مینویسید، یک. سایه شوهر بالای سرم هست، فایده دوم. از عواقب و پیامدهای جدایی در امان خواهم بود، و...، و به همین ترتیب زیر راه دوم مینویسید: از حرفهای نامناسب شوهرم رو نمیشنوم، و ...، و به همین صورت تمام منافعی که هر راه دارد را به صورت دقیق و جزئی مینویسید، و بعد از اتمام، به هر گزینه با توجه به اهمیتی که برای شما دارد امتیاز میدهید، مثلا برای شما، اینکه سایه شوهر بالای سرتون باشه اهمیت زیادی داره، به فایده اول از یک تا صد، امتیاز بالایی مثالا 80 میدهید، و به همین صورت هر گزینه ای که برای شما اهمیت کمتری دارد امتیاز کمتری میدهید، و در پایان هر راهی که امتیاز بیشتری آورده، همون انتخاب شما میشود، مثالا میبینید راه «ادامه زندگی مشترک» امتیاز بیشتری آورده همون میشه راه انتخابی شما یا «جدایی از همسر» امتیاز بالاتری آورده این راه میشه انتخاب شما.
و اگر خواستید به صورت دقیق تر راه انتخابی شما مشخص بشه میتونید معایب هر راه هم زیر همون راه بنویسید مثالا زیر راه اول، مینویسید احتمال آسیب دیدن بخاطر زندگی با یک فرد دو قطبی، و معایب دیگه که با بررسی و ... به اون میرسید، زیر راه دوم مینویسید احتمال بدتر شدن حال شوهرم و مشکلات بیشتر برای خودم، و به همین ترتیب عیب های راه های دیگه، و بعد از اتمام همه عیب ها، به هر عیب با توجه به اهمیتی که برای شما دارد امتیاز میدهید و سپس همه آنها را با هم جمع میکنید تا ببینید هر راه چقدر امتیاز منفی گرفته و سپس امتیاز مثبت و منفی هر راه رو با هم مقایسه میکنید تا ببینید هر راه، در نهایت چقدر امتیاز میگیرد، مثالا راه اول 700 امتیاز مثبت و 350 امتیاز منفی گرفته، نتیجه میشه 350 امتیاز، راه دوم 550 امتیاز مثبت و 300 امتیاز منفی، یعنی در نهایت 250 امیتاز میماند و به همین صورت در نهایت هر راهی که امتیاز بالاتری برایش باقی ماند همون راه انتخابی شما میشود، که اگر به اندازه کافی در بررسی هر راه دقت کافی و جستجو کرده باشید و اطلاعات کاملتری به دست آورده باشید، در آینده نسبت به تصمیمی که با این روش گرفتید پشیمانی نخواهید داشت.
و صِرف اینکه من به شما بگم ادامه بدید یا جدا بشید، کمکی به شما نخواهد کرد چون هیچکس به اندازه خود شما از شرایط شما آگاه و مطلع نیست بنابراین خود شما با بررسی و دقت، باید راه مناسب خودتون رو انتخاب کنید.
موفق و شاد و پیروز باشید.
مشاوره مرتبط
تازه های مشاوره
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}